0
قطعی شدن حکم دادگاه

آزادی وکیل در نقد تصمیمات قضایی و مرزهای تخلف انتظامی

آزادی وکیل در نقد تصمیمات قضایی و مرزهای تخلف انتظامی

مقدمه

استقلال نهاد وکالت و امکان دفاع آزادانه وکیل از حقوق موکل، از ارکان اساسی دادرسی عادلانه به شمار می‌رود. در عین حال، یکی از چالش‌های مهم در این حوزه، تعیین مرز میان نقد حقوقی تصمیمات قضایی و تخلف انتظامی یا بی‌احترامی به مقامات قضایی است. در برخی موارد، عبارات یا استدلال‌های وکیل در لوایح دفاعی، به‌گونه‌ای گزینشی نقل می‌شود و به‌اشتباه مصداق تخلف انتظامی قلمداد می‌گردد. این مقاله با بررسی قوانین، اصول حقوقی و رویه‌های انتظامی، به تحلیل جایگاه و حدود آزادی وکیل در نقد قضایی می‌پردازد.

۱. جایگاه قانونی آزادی وکیل در دفاع

بر اساس اصل ۳۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، «در همه دادگاه‌ها طرفین دعوا حق دارند برای خود وکیل انتخاب نمایند…» همچنین مطابق ماده ۱۹۰ قانون آیین دادرسی کیفری، حضور وکیل در تمامی مراحل دادرسی و دفاع آزادانه او از حقوق موکل، یک حق بنیادین است.

از سوی دیگر، لایحه استقلال کانون وکلا و آیین‌نامه اجرایی آن (به‌ویژه ماده ۷) تصریح دارد که وکیل موظف است در کمال آزادی و با رعایت ادب و نزاکت از حقوق موکل دفاع کند. بدیهی است این آزادی یک امتیاز شخصی نیست، بلکه تکلیفی حرفه‌ای در راستای تضمین دادرسی عادلانه محسوب می‌شود.

۲. نقد قضایی؛ حق یا تخلف؟

نقد تصمیمات قضایی توسط وکیل، نه تنها یک حق بلکه بخشی جدایی‌ناپذیر از وظایف اوست. وکیلی که با استناد به قانون، از روند رسیدگی یا نحوه صدور قرار انتقاد می‌کند، در حقیقت در حال حمایت از حاکمیت قانون و عدالت قضایی است.

مقررات انتظامی نیز تصریح دارند که تنها استعمال الفاظ صریحاً موهن یا نسبت‌های ناروای آشکار می‌تواند تخلف انتظامی محسوب شود. عباراتی همچون «متأسفانه» یا «خروج از عدالت» که در ادبیات حقوقی و قضایی به‌وفور به‌کار می‌رود، صرفاً نشان‌دهنده ابراز تأسف یا نگرانی نسبت به روند رسیدگی است و هیچ‌گونه بار توهینی ندارد.

۳. عنصر مادی و معنوی در تخلف انتظامی

برای تحقق تخلف انتظامی، وجود هر دو عنصر مادی (استفاده از الفاظ موهن) و معنوی (سوءنیت) ضروری است. حال آن‌که:
• در بسیاری از لوایح، نقد مؤدبانه صرفاً متوجه تصمیم قضایی خاص است نه مقام قضایی.
• برداشت شخصی قاضی یا بازپرس از یک عبارت نمی‌تواند جایگزین معیار عرفی و حقوقی شود.
• مطابق اصل «تفسیر مضیق در امور کیفری و انتظامی»، در صورت تردید باید به نفع وکیل تفسیر گردد.

۴. رویه قضایی و نظریات مشورتی

اداره حقوقی قوه قضائیه در نظریات متعدد تأکید کرده است:

«انتقاد مستند، مستدل و مؤدبانه وکیل نسبت به تصمیمات قضایی، حتی با لحن اعتراضی، خروج از نزاکت محسوب نمی‌گردد.»

همچنین، در آراء انتظامی نیز بارها اعلام شده است که وظیفه اصلی وکیل، دفاع از حقوق موکل است و این دفاع ممکن است متضمن نقد عملکرد قضایی باشد. صرف نارضایتی مقام قضایی از محتوای لایحه یا برداشت شخصی ایشان، مبنای تعقیب انتظامی وکیل نیست.

۵. نتیجه‌گیری

بر اساس اصول و مقررات حقوقی، نقد مستند و حقوقی وکیل از تصمیمات قضایی:
• بخشی از حق دفاع مشروع و لازمه استقلال وکالت است؛
• تا زمانی که فاقد الفاظ موهن یا نسبت ناروای صریح باشد، تخلف انتظامی محسوب نمی‌شود؛
• محروم‌سازی وکیل از نقد مؤدبانه، ناقض اصل دادرسی منصفانه و مغایر با فلسفه وجودی نهاد وکالت خواهد بود.

بنابراین، مرز روشن میان نقد حقوقی و تخلف انتظامی باید همواره مورد توجه قرار گیرد تا ضمن صیانت از شأن قضاوت، استقلال و آزادی وکیل در دفاع و جایگاه وکالت نیز تضمین گردد.

ریحانه رودبارانی

وکیل دادگستری

 

1

حق نسبت به برند؛ مبانی ایجاد و راهکارهای پیشگیری در قراردادهای بهره‌برداری و همکاری

حق نسبت به برند؛ مبانی ایجاد و راهکارهای پیشگیری در قراردادهای بهره‌برداری و همکاری

مقدمه

برند یا همان «علامت تجاری» یکی از باارزش‌ترین دارایی‌های هر کسب‌وکار است. برند نه‌تنها معرف کیفیت و سابقه فعالیت تجاری است، بلکه به طور مستقیم بر جذب مشتری، اعتماد بازار و جایگاه رقابتی اثر می‌گذارد.
با این حال، در صورت نبود قراردادهای دقیق و شفاف، ممکن است اشخاص یا شرکای تجاری نسبت به برند ادعای «حق» یا «سهم» پیدا کنند. چنین ادعاهایی، حتی اگر پایه حقوقی ضعیفی داشته باشند، می‌توانند باعث صرف هزینه، اتلاف زمان و آسیب به اعتبار مجموعه شوند.

در این یادداشت، به بررسی مبانی ایجاد حق نسبت به برند، مواد قانونی مرتبط و راهکارهای عملی پیشگیری می‌پردازم.

موارد ایجاد مالکیت یا حق نسبت به برند

مطابق قانون ثبت علائم و اختراعات مصوب ۱۳۱۰ و آیین‌نامه‌های مرتبط، مالکیت قانونی یک برند عمدتاً در سه حالت شکل می‌گیرد:
1. مالکیت ثبت‌شده
زمانی که نام یا علامت تجاری در اداره ثبت علائم تجاری به نام شخص یا شرکت ثبت شده باشد، مالکیت رسمی و انحصاری ایجاد می‌شود. این مالکیت تنها با رعایت تشریفات قانونی قابل انتقال است.
2. قرارداد یا توافق کتبی
چنانچه مالک برند و طرف دیگر قراردادی برای استفاده، بهره‌برداری یا انتقال حق موقت از برند منعقد کنند، حق استفاده ایجادشده صرفاً در محدوده قرارداد اعتبار دارد.
3. ایجاد شهرت یا ارزش مشترک
در مواردی که اشخاص یا شرکت‌ها طی همکاری طولانی‌مدت در ایجاد شهرت و اعتبار یک برند نقش اساسی ایفا کرده باشند، ممکن است با استناد به مواد ۱۰ و ۲۱۹ قانون مدنی و عرف تجاری، ادعای سهم یا حق معنوی در برند مطرح کنند. این نوع دعاوی معمولاً در نبود قرارداد دقیق و صریح شکل می‌گیرد
ریسک‌های عدم شفافیت حقوقی

در قراردادهای بهره‌برداری، اجاره یا همکاری، اگر ماهیت رابطه و حدود استفاده از برند به وضوح تعیین نشود، خطر بروز دعاوی زیر وجود دارد:
• ادعای شراکت یا سهام در برند
• مطالبه سهم از سود یا درآمد حاصل از برند
• ادعای حق کسب‌وپیشه یا شهرت تجاری
نمونه واقعی در رویه محاکم:
در یک پرونده مطرح در دادگاه‌های تهران، یکی از شرکای سابق یک مجموعه تولیدی با استناد به سابقه همکاری و مشارکت در تبلیغات، مدعی مالکیت ۵۰٪ برند شد. هرچند ثبت برند به نام شرکت بود، ولی به دلیل ابهام در قرارداد، رسیدگی چندین سال طول کشید و هزینه و آسیب اعتباری زیادی به مجموعه وارد شد.
راهکارهای پیشگیری از بروز ادعا نسبت به برند

برای جلوگیری از طرح چنین دعاوی، در زمان تنظیم قرارداد باید نکات زیر رعایت شود:
1. تعیین دقیق ماهیت رابطه
در قرارداد باید تصریح شود که همکاری صرفاً در چارچوب بهره‌برداری محدود و موقت است و هیچ‌گونه شراکت یا انتقال مالکیت برند ایجاد نمی‌شود.
2. حفظ مالکیت انحصاری برند
باید قید شود که تمام حقوق مادی و معنوی برند، منحصراً متعلق به مالک اصلی است.
3. محدود کردن استفاده از برند
شرایط استفاده (زمان، مکان، نوع استفاده) باید دقیق مشخص شود و هرگونه استفاده خارج از این محدوده ممنوع باشد. همچنین ضمانت اجراهای صریح مانند جریمه یا فسخ باید پیش‌بینی گردد.
4. سلب صریح حق ادعا
طرف قرارداد باید در متن قرارداد، به طور صریح و غیرقابل رجوع از هرگونه ادعا نسبت به برند (مالکیت، سهم، شهرت) صرف‌نظر کند.
نتیجه‌گیری

برند یک سرمایه حقوقی و تجاری است که حفظ آن نیازمند قراردادهای دقیق، شفاف و مبتنی بر اصول حقوقی است.
توصیه می‌شود برای تنظیم قراردادهای بهره‌برداری یا همکاری از وکلای متخصص استفاده کنید تا با تعیین صریح حقوق و تعهدات، از ایجاد هرگونه ادعا و دعوای احتمالی جلوگیری شود.

نویسنده : ریحانه رودبارانی

وکیل دادگستری

 

1
زندان

آیا کمک به مجرم، ما را هم مجرم می کند ؟ بررسی ماده ۵۵۴ قانون مجازات اسلامی

آیا کمک به مجرم، ما را هم مجرم می کند ؟ بررسی ماده ۵۵۴ قانون مجازات اسلامی

آیا صرفا به این دلیل که مجرم نمی باشید ، از مسئولیت کیفری در امان هستید ؟ بسیاری تصور می کنند اگر مرتکب جرم نشده اند ، قانون با آنها کاری ندارد ؛ اما آیا پناه دادن به مجرم، مخفی کردن آثار جرم یا حتی کمک برای فرار او از مجازات، شما را از تیغ قانون دور نگه می دارد ؟ در این مقاله به بررسی دقیق ماده ۵۵۴ قانون مجازات اسلامی و دیگر مقررات مرتبط می پردازیم تا بدانیم چه زمانی کمک به مجرم ، جرم تلقی می گردد .

در نظام های حقوقی ، اصل بر مسئولیت شخصی افراد می باشد و هر شخصی تنها در قبال اعمال و رفتار خویش مسئول می باشد . با این حال گاهی افراد با قصد و نیت های مختلف به شخصی که مرتکب جرم گردیده است کمک می کنند، چه به صورت پنهان نمودن آن ها یا مخفی نمودن آثار و ادله جرم و…… این مسئله پرسشی مهم ، اخلاقی وقانونی را مطرح می نماید ، که آیا اگر شخصی مرتکب جرم اصلی نشده باشد، قابل مجازات می باشد ؟

در حقوقی کیفری ایران این موضوع به طور مبرهن در ماده ۵۵۴ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات مورد توجه قرار گرفته است . مستندا به ماده مارالذکر که مقرر می دارد :« هر کس از وقوع جرمی مطلع شده و برای خلاصی مجرم از محاکمه و محکومیت مساعدت کند از قبیل اینکه برای اون منزل تهیه کند یا ادله جرم را مخفی نماید یا برای تبرئه مجرم ادله جعلی ابراز کند حسب مورد به یک تا سه سال حبس محکوم خواهد شد .»

تبصره- در موارد مذکور در ماده ( ۵۵۳ ) و این ماده در صورتی که مرتکب از اقارب درجه اول متهم باشد مقدار مجازات در هر مورد از نصف حداکثر تعیین شده بیشتر نخواهد بود .

بر اساس این ماده ، کمک به مجرم در صورتی که فرد علم به مجرم بودن آن شخص داشته باشد و اقدام به عملیاتی نظیر مخفی کردن ادله جرم ، مخفی کردن متهم ، و……… نماید ، مشمول مجازات جرم خلاصی متهم از محاکمه می گردد .

البته که مصادیق مصرح در قانون از بابت تمثیلی بوده و هر گونه مساعدت برای خلاصی مجرم از محاکمه و محکومیت ، جرم محسوب می گردد .همچنین قانون گذار در صورتی که مرتکب از اقارب درجه اول متهم باشد ، مجازات خفیف تری را در نظر گرفته است . در تفسیر اقارب درجه اول ، مطابق نظریه مشورتی ۲۲۳۸/۹۳/۷  – ۱۸/۹/۱۳۹۳ ؛ که در مقام تفسیر بیان داشته اند : در تفسیر اقارب درجه اول ممکن است به نظر برسد مقصود قانون گذار از درجه اول همان طبقه اول است ، در حالی که با توجه به اینکه قانون گذار اصطلاح های طبقه و درجه را در قانون مدنی تبیین نموده است ، تفسیر لفظ درجه به طبقه در حالی که از نظر قانون گذار دو اصطلاح متفاوت می باشد ، بر خلاف جعل اصطلاح قانونی توسط قانون گذار است . بنابر این باید اقارب درجه اول از هر طبقه را داخل آن دانست به ویژه در مقام تردید در شمول حکم خفیف قانون جزا به اقارب درجه اول طبقات دوم و سوم . همچنین با عنایت به اصل تفسیر قوانین جزایی به نفع متهم با این اقراب را مشمول آن دانست .

شایان ذکر است در صورتی که شخصی اقدام به دفن غیر قانونی یا مخفی نمودن جسد یک انسان که در نتیجه قتل اعم از آنکه عمدی یا غیر عمدی باشد نماید ، مشمول مجازات ماده ۵۵۴ قانون مجازات اسلامی نمی گردد ، بلکه مطابق ماده ۶۳۶ قانون اخیر الذکر ، محکوم می شود که این ماده مقرر می دارد :« هر کس جسد مقتولی را با علم به قتل مخفی کند یا قبل از اینکه به اشخاصی که قانونا مامور کشف و تعقیب جرایم هستند خبر دهند ، آن را دفن نماید به حبس از سه ماه و یک روز تا یک سال محکوم خواهد شد .»

البته که این ماده صرفا ناظر بر مخفی کردن جسد انسان می باشد و در صورتی که مرتکب اقداماتی را  به منظور اخفای آثار جرم قتل انجام دهند  ، مرتکب به مجازات مقرر در ماده ۵۵۴ قانون مجازات اسلامی محکوم می گردد .

نکته بسیار مهم این است که ، هر گونه مساعدت به شخصی که مرتکب بزه پولشویی نموده است شامل حکم عام موضوع ماده ۵۵۴ قانون تعزیرات نمی گردد ، بلکه مستندا به بند ب ماده ۲ قانون مبارزه با پولشویی :« هرگونه کمک به مرتکب جرم منشا برای عدم توجه آثار و تبعات جرم به او ، پولشویی محسوب می گردد .»

تفاوتی میان ماده ۲ قانون مبارزه با پولشویی و ماده ۵۵۴ قانون تعزیرات وجود ندارد، و لیکن بنظر می رسد حکم مقرر در ماده ۲قانون مبارزه با پولشویی مصداقی از حکم عام ماده ۵۵۴ قانون تعزیرات می باشد  ، که به طور  خاص ، تحت عنوان بزه پولشویی جرم انگاری شده است .

نتیجه :

کمک به شخص مجرم در صورتی که با علم و آگاهی از وقوع جرم باشد  ، طبق قانون مجازات ، خود رفتاری مجرمانه بوده و برای آن مجازات تعیین گردیده است . لذا در نظام حقوقی ایران نه تنها ارتکاب جرم بلکه حتی همدستی غیر مستقیم و حمایت از مجرم ، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد . البته در مواردی که کمک ناشی از انگیزه شرافتمندانه و یا روابط خانوادگی باشد ، قانون گذار در انعطاف و رافت را در نظر گرفته است .

ریحانه رودبارانی

0
جرائم غیر قابل گذشت

پولشویی در کمین معامله گران ! بررسی مصادیق و راه های پیشگیری از جرایم اقتصادی

پولشویی چیست و چگونه گرفتار آن نشویم؟

پولشویی به معنای تطهیر اموال نامشروع از طریق وارد کردن آن‌ها به چرخه رسمی و مشروع اقتصادی است. قانون مبارزه با پولشویی مصوب ۱۳۸۶ (با اصلاحات بعدی) مصادیق این جرم را به‌صراحت مشخص کرده است. از جمله:

– تحصیل، تملک، نگهداری یا استفاده از عواید حاصل از جرم؛

– تبدیل، مبادله یا انتقال عواید برای پنهان‌سازی منشأ جرم یا کمک به مرتکب اصلی؛

– پنهان یا کتمان کردن منشأ، منبع، محل، نقل‌وانتقال، جابه‌جایی یا مالکیت اموالی که از طریق جرم تحصیل شده‌اند.

برای تحقق این جرم، عنصر معنوی نیز ضروری است؛ یعنی مرتکب باید با علم به منشأ مجرمانه، آگاهانه و عامدانه اقدام به عملیات فوق نماید.

اصل برائت یا اصل ظن به جرم؟

قانونگذار در مواجهه با بزه پولشویی، با نادیده گرفتن اصل برائت، بار اثبات مشروعیت مال را بر عهده متصرف نهاده است. به این معنا که چنانچه مالی در تصرف شخصی باشد و ظن به نامشروع بودن آن برود، می‌توان دستور توقیف مال را صادر کرد و این متصرف است که باید مشروعیت آن را اثبات نماید.

معاملات مشکوک چگونه شناسایی می‌شوند؟

یکی از ابزارهای شناسایی منشأ مجرمانه اموال، ردیابی معاملات مشکوک است. در مواردی که معاملات از چارچوب متعارف خارج باشند، وظیفه بانک‌ها، صرافی‌ها، دفاتر ثبت رسمی و سایر نهادهای مالی است که مراتب را به مرکز اطلاعات مالی گزارش دهند.

مصادیق معاملات مشکوک

– عدم تناسب میان قیمت معامله و ارزش واقعی مال؛

– خرید و فروش مکرر یک ملک با نوسانات شدید قیمت؛

– دریافت یا پرداخت وجه نقد با مبالغ بالا و بدون مستندات کافی؛

– استفاده از حساب بانکی دیگران برای انتقال وجه؛

– انتقال مکرر یک مال بین چند نفر در زمان کوتاه؛

– فقدان قرارداد معتبر یا اسناد مثبته؛

– معامله با افراد فاقد هویت شغلی مشخص یا پرریسک؛

– معاملات خارج از توان اقتصادی اشخاص؛

– معاملات صوری، جعل اسناد، ارائه اظهارات خلاف واقع.

چگونه از افتادن در دام پولشویی جلوگیری کنیم؟

– استفاده از سیستم‌های پرداخت بانکی (چک بانکی، ساتنا، پایا)؛

– اجتناب از پرداخت‌های نقدی با مبالغ بالا؛

– درج دقیق اطلاعات پرداخت (مبلغ، شماره حساب، تاریخ) در قرارداد؛

– قید قیمت واقعی املاک در قرارداد؛

– تنظیم قرارداد توسط وکیل یا مشاور حقوقی؛

– پرداخت صحیح مالیات نقل و انتقال؛

– مستندسازی منشأ پول در معاملات کلان.

جمع‌بندی

نهادهای مقرر قانونی موظف‌اند در صورت مشاهده معاملات غیرعادی، پرریسک یا مشکوک، مراتب را به مرکز اطلاعات مالی گزارش دهند. در صورت تشخیص احتمال پولشویی یا تأمین مالی تروریسم، اقدامات قانونی از جمله توقیف و جلوگیری از نقل و انتقال، اجرایی خواهد شد. ازاین‌رو، اکیداً توصیه می‌شود پیش از انجام هرگونه معامله مالی یا ملکی، حتماً با یک وکیل متخصص مشورت نمایید.

0

آیا با کپی سند می توان حقی را اثبات نمود ؟

آیا با کپی سند می توان حقی را اثبات نمود ؟

در نظام دادرسی ایران ، اسناد از جمله مهم ترین ادله اثبات دعوی به شمار می روند و نقش بسزایی در تعیین سرنوشت دعاوی حقوقی ایفا می نمایند اما همواره این پرسش مطرح می گردد که آیا می توان صرفا با کپی یک سند ، نسبت به اثبات یک ادعا یا دفاع اقدام نمود ؟ با امعان نظر به اینکه اصالت یک سند در فرایند رسیدگی جایگاه ویژه ایی دارد ، ارائه رونوشت ( کپی ) به تنهایی غالبا کافی نمی باشد و نیازمند احراز صحت و مطابقت آن با اصل می باشد . در این نوشتار به بررسی ارزش اثباتی کپی سند در نظام حقوقی ایران و شرایطی که ممکن است دادگاه کپی را به عنوان دلیل بپذیرد ، پرداخته میشود .

ادامه مطلب …
1 2 3